نویسندگان :هیوا و نادیا
چشمانم راببند...
نگذار که تلخي روزگار راببيند.
چشمانم را به زور ببند.
اين چشمان کنجکاو، با ديدن تلخي واقعيت، سر شکسته مي شوند.
نگذار چشمانم باز بماند!
چشمانم را از من بگير...
اما نگذار ببينم آنچه را که نديده مي دانم...
طاقت ديدنش را ندارم.
- اريکا درست مي گه. ما آدم ها تکرار مي شيم. تکرار در تکرار...
نگاه خيره اش را به مهسا دوخت و ادامه داد:
- تکرار من کي مي تونه باشه؟
-
- تاریخ : جمعه 28 خرداد 1395
- موضوع : رمان ودانلود کتاب رمان , رمان اریکا ,
- بازدید : 573 views
- نظرات : نظر